اولین قدم های کوچک او...
مدتهاست برای توی کوچولو چیزی ننوشتم کوچولوی 10 ماه و 20 روزه من، روزهامون خیلی سریع سپری میشن و من از قافله عقب موندم... سلنای ناز من مثل یک گل روز به روز شکفته تر میشه و من کمی خسته تر از روزای قبل، این روزها سر من و بابایی خیلی شلوغ شده یه اسباب کشی پیش رو داریم و تغییر کار بابا، فعلا مدتیه کمی خونه سیمین جون هستیم کمی خونه خودمون و اکثرا در جاده، توی نازنین هم با این تغییرات خودتو وقف دادی ولی گاهی جوصلت سر میره و شرایط جدیدت برات خسته کننده میشه، زیبای من چقدر عجله داری برای دندون در آوردن؟؟؟ تا هفته پیش 8 تا از دندونات با سرعت باورنکردنی در اومدن ولی از مسائل غیرقابل باور پدیدار شدن دندونهای آسیات در این هفتست اونم قبل از دندونهای نی...
نویسنده :
بیتا
2:35